مکتب لایپزیگ بعد از موفقیتهایی که در عرصه هنر داشت مطرح و شناخته شد و توانست تاثیرگذاری جهانی بر روند نقاشی داشته باشد. دو دهه بعد از شکل گیری این مکتب در دهه ۸۰ ایران ما شاهد رونق گرفتن تاثیرات مکتب لایپزیگ بر نقاشان جوان بودیم. این گرایش در مولفههایی چون رویکرد موضوعی، پرداختن به مناظر طبیعی، استفاده از رنگهای خالص و درخشان، نوع ترکیببندی، قابلیتهای تکنیکی و … بروز پیدا کرد.
قاسم محمدی متولد ۱۳۵۶ شیراز، یکی از این چندین هنرمند نقاشی است که در دهه ۸۰ شمسی با گرایش به مکتب لایپزیگ آثارش را به نمایش گذاشت.
فضای غریب اولین چیزی است که در آثار محمدی جلب توجه میکند. این غریبی و سردی وقتی که با سادگی و فضاهای مرموز او همراه میشود حس دوگانگی و ترس را تشدید میکنند. بیشتر آثار او مناظر طبیعی هستند. بیننده در نگاه نخست تصور میکند که به یک نقاشی منظره طبیعی همراه با ساختمانهای اطراف مینگرد که اندکی هم حال و هوای مالیخولیایی دارد.
در نمایشگاه اخیر قاسم محمدی در گالری هما استخرهای خالی، راه آهنها و شهربازیهای متروک نشانگر رکود حاکم بر جامعه است. گرچه اکثر این آثار از تجربه ذهنی هنرمند سرچشمه میگیرند، اما کمرنگ بودن تجربه عینی و عدم استفاده از مولفههای فرهنگی و تصویر بومی را در کنار تکنیک اجرایی یکسری از آثار میتوان جزو مشخصههای ضعیف نمایشگاه برشمرد.