نوشت‌آرت

NeveshtArt

ســـــطرهایی از

هــــــــــنر امــــــروز ایران

نگاه هنرمند

واحد خاکدان

برای من به‌عنوان کسی که سال‌های زیادی را در حیطه نقاشی فعالیت کرده، فعالیت‌های ده سال اخیر که به‌واسطه پر و بال‌گرفتن حراجی‌های دوبی نشات گرفته بودند، یک اتفاق کاملا معجزه‌آسا بود. هرچند آن اتفاق را می‌توان فقط به‌عنوان یک رویداد اقتصادی و فاقد هرگونه رسالت فرهنگی و هنری تلقی نمود، درعین‌حال عامل اصلی تحرک سریع و صاعقه‌وار در هر زمینه‌ای در جامعه هنرهای تجسمی شد. از همان ابتدا به‌ غیر از این‌که همه مشتاقانه در انتظار تحولات حیرت‌انگیز اقتصاد هنری منتج از این موضوع بودند، بسیاری نیز توقع داشتند که این شور و هیجان ناشی از توجهات و تشویقات ناغافلانه ره‌گشایی برای بازگشودن گره‌های ناشی از موضع‌گیری‌های نامانوس در زمینه هنرهای تجسمی گذشته باشد. اما از دیدگاه من، با گذشت زمان متاسفانه انتظارات در هر دو مورد مایوس‌کننده بود، چراکه بازارمان روزبه‌روز بیشتر به‌سوی سلایق عامه‌پسندتر رفته و کیفیت هنری آثار عرضه‌شده، چه در بازار و چه در گالری‌ها، به‌همان‌سان به‌سرعت و به‌همان‌سو و بیش‌ازبیش، تبدیل به متاعی تزئینی، بی‌محتوا و صنایع‌دستی‌مآبانه شد. چگونه و با چه تدابیری می‌توان این فرزند ناقص‌الخلقه را دوباره به مسیری با قواعد و موازین مقبول بازگرداند؟ کاری است بس دشوار و پیچیده؟ یا این‌که باید خوش‌بین باشیم و چنین تصور کنیم که آن‌چه هست، بسیار هم عالی است و این محصولی است که ما نهایتا می‌توانیم به تاریخ هنر جهان اهدا کنیم؟

گزارش تصویری نمایشگاه‌ و آثار