نوشت‌آرت

NeveshtArt

ســـــطرهایی از

هــــــــــنر امــــــروز ایران

سخن

فرهاد گاوزن

فرهاد گاوزن

ما ورودی نفله‌شده سال هزاروسیصدوهفتادوچهار هنر دانشگاه آزاد، همان اول چهارراه کمرشکسته‌ی خیابان ولیعصر، توی ساختمان کم‌سوی پهلوی ریخته بودیم. آن‌جا آن‌قدر اتاق و پله و پنجره تاریک توی دل هم داشت که شعله عشق بچه‌ها همیشه پت‌پت می‌کرد. از لای باز پای پنجره، نور مذکر روی طراحی‌های ما می‌چرخید و پله‌پله می‌رفت و می‌ریخت توی چاله حیاط وسطی، که پر از دل واداده‌ی دختر و پسرهای هنری بود و همیشه دور سر یک نفر هاله می‌بست. سرهای شیدا را از همان بالا و از لای چشم پنجره‌های زواردررفته، می شد هم‌چون رنگین‌کمانی لای نور و دود غلیظ سیگار دید. ما نقاش‌ها بازیچه‌ی نوریم. زندگی لحظه‌لحظه ما را لای یک نخ نور پیچیده و یک نفس دود می‌کند و می‌فرستد هوا! به آفتاب زیاد نگاه می‌کنیم و از عمر روزهای رفته زمین الهام می‌گیریم. ما همه با ونگوک خواهر و برادریم، دور هر چیزی لایه‌لایه نور می‌بینیم، دشت نگاه ما پر از گل آفتاب‌گردان است که همه سرگردان رو به خورشیدند. از بچه‌های دانشگاه، شبیه‌ترین ما به ونگوک مجید زرگنده و مهدی شفیعی قناد بودند، جفت بور و ریش‌قرمز. از چند سال تا حالا هر دو تنها مرده خوابیده‌اند. خبر مرگ مجید را مهدی به ما داد. مجید دو سال آخر خطش را مریض شده بود. زجر کشید و مصلوب شد و کفن شد و رفت. پیشانی بلندش زیر خاک پر از شُره‌ی بتادین بود، مثل شُره‌ی شاپان روی فله‌ی طراحی‌هایش، در آغوش عاشق کارگاه تاریک طراحی سه. ما بچه‌ها از شهرهای مختلف آمده بودیم و مهدی هم تبریز دفن شد، توی شهر خودش. آن‌روز که همه بچه‌ها توی آتلیه‌ام دور تن خسته مجید جمع شدیم، مهدی یک ظرف مربا از تبریز آورده بود؛ شهد لبخند و عسل! مجید لبی زد و ما همه را خندیدیم و خوردیم. سال‌هاست مجید رفته و مهدی نخواست که بماند. جهان، نقاشان جوان ما را در گم‌نامی دفن کرد! آن‌ها سخت نقاشی کردند، سخت‌تر از برادر معروف‌شان ونگوک. آن‌ها رنج‌کشیده و عاشق نور بودند، چون چشم ونگوک… نور مثل همیشه در چشم من است. بعضی از روزها زاویه می‌دهد، صاف با یک خط طراحی از انقلاب تا دانشگاه می‌رود. یک سری هم به خاطره کلاس طراحی سه می‌زند. از تن شیشه‌های مُشجر پاگردِ طبقه سومِ دانشگاه شرحه‌شرحه می‌ریزد توی حیاط، می‌چرخد و دور سر عاشق می‌نشیند.

این نوشته با احترام به همه هفتاد و چهاری‌های هنر آزاد، به محبوبه نوروزی تقدیم می‌شود.

گزارش تصویری نمایشگاه‌ و آثار