در میانهی راهرو چراغها خاموش میشوند و پس از چند لحظه، ویدیویی با عکسی از برجهای مسکونی نیمهکاره و مونولوگ نیوشا توکلیان آغاز میشود. این در حالی است که آینهای هماندازهی نمایشگر رو به رویش قرار دارد و بیننده برای دیدن تصاویر میبایست مابین آنها و پشت به عکس خود بایستد.
قابهای ویدیوی توکلیان یا ثابت هستند و یا با حرکت جزئی چون جاری شدن عرق بر پیشانی مرز تصویری خود را میان عکس و ویدئو نگاه میدارند. فضای سرد حاکم بر کار نیز امضای مجموعههای پیشین توکلیان را حفظ کردهاست.
او در ویدیواش تلاش بر روایت داستانی دارد که سالهاست با آن درگیر است و هر بار برای او درد، انزوا، تنهایی،خشم و… به ارمغان میآورد. توکلیان از تجربهی بدن خود و صدها زن دیگری سخن میگوید که از سندرم پی.ام.اس رنج میبرند که هر ماه مانند هیولایی آمادهی حمله به روانشان در انتظار نشسته است.
مونولوگ و تصاویر ویدیو، مملو از کدهایی است که گاهی به سادگی قابل فهم و در برخی مواقع نیز آنقدر شخصی میشود که به راحتی باز نمیشوند و با آنکه تلاش هنرمند برای انتقال حس کسالت و کلافگی مشهود است، اما کیفیت، صحنه و نورپردازی مجموعهی جذابی پدید آورده است. در انتها ویدیو با رنگی قرمز به پایان میرسد و میتوانیم از آن دالان تاریک خارج شویم.