نمایشگاه اسارت مجموعهای از آثاری است که همه در مدیوم نقاشی بیانگر هستند؛ بیانگر موضوعات مختلفی که زیر سایه یک موضوع واحد سخن میگویند. شفقت، موضوع واحد تعریفشده در نمایشگاه است. معنایی که از شفقت در کل نمایشگاه در حال تثبیت است از طریق فقدان اتفاق میافتد: به تصویر کشیدن روایات و لحظههایی که در آن فقدان شفقت تخیل میشود؛ شیوهای که برخورد در آن برای تبلیغ مفهوم موردنظر از سر گمگشتی و معما تاثیرگذارتر و پررنگتر میشود. رویکرد نمایشگاه مفهوم مورد نظرش (شفقت) را بهعنوان ابزاری که آدمی با آن به انسانیت نزدیکتر میشود به کار میگیرد تا از جنبههای تاریک زندگی، با بهتصویرکشیدن و نمایشدادن خود این جنبهها، خودش را در امان نگاه دارد؛ جنبههایی که در استیتمنت نمایشگاه با عناوینی مانند خشم طبیعت و قدرت و غیره معرفی شدهاند.
اما باید دید ساخت یک مفهوم مشترک با عناوین متفاوت تا چه اندازه میتواند به اندازه نخ تسبیح مهرههای مختلف را کنار هم بگذارد و انسجام بسازد. برای ساخت یک انسجام به ردی از جنس یک ابژه تکراری، اتمسفر کلی، تکنیک مشخص و مشترک وابسته به مفهوم در تمامی آثار، ساخت یک روایت و یا ساخت یک موتیف و یا هرایدهای دیگری احتیاج داریم، انسجامی که مخاطب آن را در پی دیدن و شنیدن درک کند و در پی جستوجوی آن ناکام نماند.
در صورت نبود نخ تسبیح و انسجام در نمایش فقدان، ممکن است خود فقدان نیز مفقود شود. تنها تاثیرات آن را ببینیم و خلا را نیز حس کنیم، اما سرچشمه آن را نیابیم. این سوال بیجواب میماند که: فقدان، فقدان چیست؟
اینکه نمایشگاه تا چه اندازه توانسته به تمامی این امر مهم برآید را از بررسی همین چیزها میتوانیم بیابیم.