خوشحال و پرانرژی و خستگیناپذیر؛ سرشار از انگیزههایی که نمایشی متفاوت است از آنچه در اوست. ژینوس تقیزاده برای آنچه به آن رسیده بیشتر از هر کاری تلاش کرده و قطعا در نمایش ویترین هنر ایران پس از اصلاحات و گستره وسیع زنان نقش ایفا کرده است. گرافیک خواندهی دبیرستان، تئاتر کارکردهی آزاد و فارغالتحصیل مجسمهسازی دانشگاه در دهه هفتاد هنرهای زیبا که به یقین چیزی از خودش در راهروهای دانشگاه تهران به یادگار گذاشته است.
نسلی که در تکاپوی ساختن بود و در اواخر دهه هفتاد جریانی را ساخت که هنوز پس از بیست سال پارادایمساز و الگوی نسلهای بعدی است. آن جوانان پروبالگرفتهی نمایشگاه هنر مفهومی سال هشتاد و یک در موزه هنرهای معاصر که هر کدام به نحوی در هنر ایران ماندگار شدند و نقشی مهم در آینده هنر ایفا کردند، هرچند به راستی خودشان هم بر این باور نبودند و در آگاهی هرگز!
برای ژینوس تقیزاده با آن آکواریوم ماهیهایش که مجسمهای در آن جا خوش کرده بود ( هنرمفهومی ۸۱) تا ژینوس تقیزاده نقاشیهایش، سنگکاغذقیچی گالری آرانش، پارودی تمبرها و پدهای بهداشتی گلدوزیشده تا این اواخر و نهنگهای گالری اُ، هر چیز و هر شیء دستآویزی برای انتقال مفاهیم ریز و درشت و دغدغههایش بوده است.
آن شخصیت پرتکاپوی خستگیناپذیر که روزی در قامت یک هنرمند تمامعیارفعالیت میکند و روزی در موقعیت یک فعال و اکتیویست و نویسنده حساس به تمامی موضوعات ریز و درشت این سالها، در بستر هنر ایران جایی برای خود باز کرده که انکارناشدنیست.